نور دیده

آشنایی

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم که خیلی با هم غریبه‌ایم. آخر من که هنوز تو را ندیده‌ام. اصلاً نمی‌دانم چه شکلی هستی یا چه اخلاقی داری؟! اما وقتی چهره معصوم‌ات را روی آن صفحه شیشه‌ای سیاه و سفید می‌بینم و یا صدای قلبت را می‌شنوم، آشنایی‌مان دوباره یادم می‌آید انگار خیلی وقت است که با هم رفیقیم. مگر نه؟! 
20 اسفند 1391

یا علی

مادر، فکرش را بکن، نصفِ راه را با هم رفته‌ایم. بقیه‌اش را هم با هم می‌رویم، به امید خدا. یک یا علی دیگر بیشتر نمانده است.... 
9 اسفند 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نور دیده می باشد